شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مناجات با خدا وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل
کوهعصیان به سردوش کشیدم افسوسلـذّتتـرک گـنه رانچـشیـدم افـسوس کرم و لطف تو چون سایه به دنبالم بودمن به دنبال دلخویش دویدم افسوس
تو مرا فـاش به هنگـام گـنه میدیـدیمن تورا دیدم وانگـار ندیـدم افسوس تو زلطف و کرم خود نبریدی ازمنمن در امواج گنه از توبُریدم افسوس تومرا عـفـونمودیکه به نارم نبریمن زعفو توخجالت نکشیدم افسوس تو گناهـان مرا از هـمگـان پوشانـدیمنزفعل بد خود پردهدریدم افسوس خرمن عمرپراکنده شد ورفت به بادمنِغفلتزده یک خوشه نچیدمافسوس چشم دادی وندیـدم که ندیـدم هـیهـاتگـوشدادی نشنـیـدم نـشنـیدمافـسوس آشنا بودی و نشناختمت در همه عمرکه زتوغیر تو را میطلبیدم افسوس میثم از تیر گنه گشته وجودم چو کمانسرو بودم ولی افسوس خمیدم افسوس